English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6273 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
optimize U برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
viewers U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
optimum code U برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
deficient U ناکارا
inefficient U ناکارا
defficient U ناکارا
background program U برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
scarf joint U جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burger U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak U گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
I have a tooth abscess. U دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
optimum moisture U نم بهینه
optimum U بهینه
optimized U بهینه
optimal U بهینه
optimal level U سطح بهینه
pareto optimality U بهینه پاراتو
optimal performance U کارکرد بهینه
optimized U بهینه شده
optimum temperature U دمای بهینه
optimal solution U راه حل بهینه
optimize U بهینه سازی
optimum output U تولید بهینه
optimize U بهینه ساختن
optimum value U مقدار بهینه
optimized code U برنامه بهینه
optimal distribution U توزیع بهینه
optimality U بهینه سازی
optimization U بهینه سازی
optimalization U بهینه کردن
nonlinear optimization U بهینه سازی
optimum speed U کندی بهینه
optimum coding U برنامه نویسی بهینه
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
suboptimization U بهینه سازی فرعی
optimizing compiler U کامپایلر بهینه سازی
disk optimizer U بهینه ساز دیسک
linear optimization U بهینه سازی خطی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
optimal planning U برنامه ریزی بهینه
optimal recalculation U محاسبه مجدد بهینه
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
unconstrained optimization U بهینه سازی بدون قید
unconstrained optimization U بهینه سازی بدون محدودیت
minimal tree U درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
resource leveling U زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
nonaligned U که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
file level model U نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
programmatic U برنامهای
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
expressions U عبارت
term U عبارت
experssion U عبارت
clause U عبارت
phrases U عبارت
phrased U عبارت
cl U عبارت
phrase U عبارت
clauses U عبارت
statements U عبارت
statement U عبارت
termed U عبارت
terming U عبارت
wordage U عبارت
word U عبارت
worded U عبارت
expression U عبارت
planned economy U اقتصاد برنامهای
planned economies U اقتصاد برنامهای
multiprogrammed U چند برنامهای
program budget U بودجه برنامهای
programmed instruction U اموزش برنامهای
extracurricular U فوق برنامهای
relational expression U عبارت رابطهای
term U جمله عبارت
wording U عبارت سازی
in fact U به عبارت دیگر
expressions U افهار عبارت
colloquialisms U عبارت مصطلح
expression U افهار عبارت
assignment statement U عبارت گمارشی
quotations U اقتباس عبارت
quotation U اقتباس عبارت
To phrase. U به عبارت در آوردن
termed U جمله عبارت
context style of a expression U سیاق عبارت
range expression U عبارت دامنه
prolixity U عبارت زاید
doxology U عبارت تسبیحی
protext U عبارت پیشین
colloquialism U عبارت مصطلح
trinomial U دارای سه عبارت
passage U عبارت فقره
put into words U به عبارت دراوردن
involution U پیچدارکردن عبارت
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
Verbosity. Rhetoric. U عبارت پردازی
passages U عبارت فقره
namely <adv.> U به عبارت دیگر
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
videlicet U به عبارت دیگر
phraseologist U عبارت پرداز
mathematical term U عبارت [ریاضی]
affirmative U عبارت مثبت
term U عبارت [ریاضی]
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
paragrapher U عبارت نویس
the letter of the law U عبارت قانون
an exclamatory phrase U عبارت تعجبی
phraseology U عبارت پردازی
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
terming U جمله عبارت
domains U برنامهای که حق کپی ندارد
multiprogramming U عملکرد چند برنامهای
uniprogramming system U سیستم عملکرد تک برنامهای
language U برنامهای که به عنوان مترجم
languages U برنامهای که به عنوان مترجم
domain U برنامهای که حق کپی ندارد
in line coding U کدگذاری درون برنامهای
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
phrased U فراز عبارت سازی
escalation U ماده یا عبارت تعدیل
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
phrase U فراز عبارت سازی
locution U سبک عبارت پردازی
locutions U سبک عبارت پردازی
facies U عبارت مشخص یک طبقه
passage U عبارت منتخبه از یک کتاب
pull out quote U عبارت استخراج شده
passages U عبارت منتخبه از یک کتاب
phrases U فراز عبارت سازی
metaphraze U به عبارت دیگر در آوردن
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
limitation clause U عبارت تعیین حدود
to express in worde U به سخن یا عبارت دراوردن)
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
landed a U که عبارت از زمین است
verbalism U عبارت بی معنی پرحرفی
i.e U مخفف به عبارت دیگر
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
corrupt U داده یا برنامهای که خطا دارد
microsoft U برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
corrupts U داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupted U داده یا برنامهای که خطا دارد
multiprogramming system U سیستم عملکرد چند برنامهای
firmware U برنامهای که در حافظه فقط خواندنی
macdraw U برنامهای ترسیمی که برای هنر
corrupting U داده یا برنامهای که خطا دارد
digital darkroom U برنامهای برای بهبود تصویر
layer U برنامهای که تقاضای ارسال کند
corrida U برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
layers U برنامهای که تقاضای ارسال کند
in line subroutine U زیر روال درون برنامهای
b. and b U مخفف عبارت 'breakfast and bed'
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
lambs wool U که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
restrictive U جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
B.Sc U مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
fisher equation U این رابطه عبارت است از :
self- U برنامهای که در هر بخش از حافظه بار میشود.
extracurricular U فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
random number U برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
illegal U دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
indexer U برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند
checksum U برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check total U برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
worid U عبارت پیغام خبر قول عهد
well turned U خوب ادا شده خوش عبارت
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
invert U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverts U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
irishism U عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
handler U برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
relocating U برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
relocates U برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
run duration U مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
relocated U برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
Recent search history Forum search
2New Format
1tink and grow rich
1 just got to figure out where to headمعنی این عبارت چیست؟
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1life cycle ceremonies
1معادل عبارت، رویدادهای حاشیه ای چیست.
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1What's on your mind
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com